♀دل نوشته های خیس خورده ی من!! ♀
ســــــــلام ممنــــــــون که به این وب ســـر زدین.....امیدوارم خوشتـون بیـاد نــــــظر یادتون نره دوستای عــــــــــزیزم.... دوستون دارم.... عشق چیست؟..
از همه پرسیدند عشق چیست؟
از کودکی پرسیدند عشق چیست ؟ گفت........بازی
از نوجوانی پرسیدند عشق چیست؟ گفت....... کینه
ازجوانی پرسیدندعشق چیست ؟ گفت ......... پول وثروت
از پیری پرسیدند عشق چیست؟ گفت............ عمر
ازگل پرسیدند عشق چیست ؟ گفت .......از من خوشبوتر
از پروانه پرسیدند عشق چیست ؟گفت.......... از من زیباتر .
از خورشید پرسیدند عشق چیست؟ گفت .......از من سوزانتر
در آخـر از خود عشق پرسیدند تو کیستی؟ گفت به خدا قسم نگاهی بیش نیستم همون لحظه ای که تو داری بش بی توجهی میکنی ، یکی دیگه داره توجهش رو جلب میکنه ؛ <a href="http://up.vatandownload.com/"><img src="http://up.vatandownload.com/images2/93clqymkx42ig28a1npo.png" border="0" alt="آپلود سنتر عکس رایگان" /></a> ببخشید شما؟ <a href="http://up.vatandownload.com/"><img src="http://up.vatandownload.com/images2/mqz7wgedyd8a19gga47v.jpg" border="0" alt="آپلود سنتر عکس رایگان" /></a> ✿هرچیزی آخرش درست میشه. اگه درست نشد پس آخرش نیست✿ ✿برای کسی که برات گریه نمی کنه، گریه نکن✿ ✿پیدا کردن دوستان خوب سخته، ترک کردنشون سخت تره و فراموش کردنشون غیرممکنه✿ ✿سخت ترین چیز، اینه که ببینی کسی رو که دوست داری، عاشق یکی دیگه باشه✿ ✿اگه فکر می کنی که دنیا معنایی نداره، یکبار دیگه فکر کن.شاید بتونی با یکی دیگه دنیا رو معنا کنی✿ ✿وقتی نگاه کردن به عقب سخته و ازنگاه کردن به جلو می ترسی، کنارتو نگاه کن و بهترین دوستت اونجا خواهد بود ✿دوستی واقعی هرگز انتها نداره✿دوستان خوب مثل ستاره ها می مونن. همیشه اونا رو نمی بینی ولی میدونیهمیشه هستن✿ گذشته که حالم را گرفته است ! آینده که حالی برای رسیدنش ندارم ! و حال هم حالم را به هم میزند ! چه زندگی شیرینی ! چه کسی میگوید که گرانی شده است؟!!!! عازم یک سفــــــــــــــرم ✗گــآهے کـآمـل فـرآموش مے کنے و بـعـد مے بـیـنے کـه بـآیـد مـنـتـظـر مے مـآنـدے✗
مے پسـندم پاییـز را که معافـم مے کنـد از پنـهان کردن ِ دردے(!) که در صـدایم مے پیچـد ُ اشکے(!) که در نگاهـم مے چرخـد ؛ آخر همه مـے داننـد سـرما (!) خورده ام !! ...
گفتمش آغاز درد عشق چيست ؟
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من در آن زلف چلیپایی که دلها خود صلیب اوست نوازد مریم عذرا به لالایی صلیب من غروبی زاید از زلفت که دل باشد غریب آنجا حبیبم با غروبت گو نیاز دارد غریب من عجب دارم که زلفت را پریشان می کنم از دور به آه خود که آه از این دل و آه عجیب من نصیب از ظلمت هجران به جز حسرت نخواهد بود حساب روشنی دارد دل حسرت نصیب من من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من...
سلام باز دوباره دلم گرفته . باز دوباره بقض داره خفم می کنه .
امشب از اون شبهایی هستش که دوست ندارم هیچ وقت صبح بشه .
ای کاش امشب صبح نشه .
ای کاش می تونستم جلوی خورشید رو بگیرم تا طلوع نکنه .
اما چه کنم که چنین قدرتی رو ندارم .
دلم می خواد گریه کنم اما نمی دونم چرا اشکام خشک شده .
امروز از صبح که بلند شدم حالم خوب نبود.
اما بازم مثل همیشه وقتی این جا شروع می کنم به نوشن آروم می شم .
دلیل گریه هام شاید واسه غربتیه که دارم شایدم واسه شستن گناهام باشه نمی دونم احتمالا" هم به خاطر این باشه که مینویسم... دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی ... دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی ... دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی ... دوستت دارم چون عزیزترینمی ... دوستت دارم چون دلیل نفس کشیدنمی ... دوستت دارم چون امیدزندگیمی ... دوستت دارم چون دوستت دارم توی قلبم پا گذاشتی تو که گفتی من می مونم چرا رفتی و نموندی حالا که تنهای تنهام واسه دله خودم می نویسم می نویسم تو کجایی
کی میایی کی میایی تو که رفتی من اینجا تنهام
دیگه طاقتی ندارم دیگه سخته بی تو موندن
بی تو هیچ معنای نداره روی تخته سنگی نوشتن: اگر جوانــــی عاشق شد چه کند؟
من هم زیر آن نوشتم:باید صبر كند
برای بار دوم كه از آنجا گذر كردم زیر نوشته ی من كسی نوشته بود:
اگر صبر نداشته باشد چه كند؟
من هم با بی حوصلگی نوشتم:بمیرد بهتر است.
برای بار سوم كه از آنجا عبور كردمانتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم
وقتی میشی نیاز من که نباشی پیش من
اشکهای چشمامو ببین که میریزه به پای تو
بازم که بیقرارمو دلواپسی نگاه تو
تموم هستی منی بمون همیشه پیش من
اگر شدم عاشق تو نزار بیتاب بمونم
لا لایی شبام تویی نزار که بی خواب بمونم
دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی
فقط یه چیز اذت میخوام همیشه عاشق بمونی
دوست دارم خیلی کمه ولی جز این چیزی نبود
واژه ها رو ولش کنیم
شعر
تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را
بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم
فـرمـول وار ؛
مـرتـب و بـی نـقـص …
و تــو
بـا یـک اشـاره
هـمـه چـیـز را
در هـم می ریــزی … در شرح حال
گل
بنویسید خار را
بر هم زنید : خوب و بد روزگار را . باید فراموشت کنم / چندیست تمرین می کنم / من می توانم ! می شود ! / آرام تلقین می کنم /حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....تا بعد، بهتر می شود .... / فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم /من می پذیرم رفته ای / و بر نمی گردی همین ! / خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم / کم کم ز یادم می روی / این روزگار و رسم اوست ! / این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین میکنم.
❤خــوب ِ مــن ،
❤این جا درون شعرهایم بمان
❤تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ
آدمها مرا با خود نبرد
❤به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
❤من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
❤شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
❤تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم
❤تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
❤دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
❤دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
❤من از دست رفته ام ، شکسته ام
❤می فهمی ؟
❤به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
❤اما اشک نمی ریزم
❤پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
❤و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری
❤که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر
❤فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود
❤دلش آغوش گرم میخواهد
❤من آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم
❤تو آنقدر نخواستی که هیچ چیز از من ندیدی
❤روزی میرسد که با لبخند تو بیدار میشوم ❤این روز هر زمان که میخواهد باشد
ایـטּ روزهــــا به غم كسي اسيرم كه ز من خبر ندارد عجب از محبت من كه در او اثر ندارد ♀ ♫♪حسرت.....♫♪ بازم دلم گرفته هوای گریه دارم....... کاشکی میشد دوباره سر رو شونت بذارم کاشکی بودی کنارم اما بازم میدونم تو نیستی و من اینجا از دلتنگیام میخونم بارون غم از چشام می باره......... ♫♪بی تو تنهام تو شبای بی ستاره♫♪ اشک غم رو گونه هام حسرت نگات تو دلم بیا تا بهت بگم بی تو حل نمیشه مشکلم تو دلم کشیدم عکستو تا همیشه تا بگم خاطراتت فراموشم نمیشه هر چی بوده بین ما تموم شده با یه اشتباه حالا من موندمو حسرت یه بار نگاه حالا من موندم با یه دنیا نیرنگ و کلک من که عاشقت بودم تو منو نکردی درک خیلی سخته بمونی تنها با یه دنیا بغض و آه موقع رفتن واسه دلخوشیم حتی نکردی یه نگاه کاشکی میشد دوباره دستاتو بگیرم..... باور کن تا جون دارم برات می میرم کاشکی میشد من و تو می رفتیم تا به اوج آسمون آون بالاها پیش خدای مهربون.................... ازش میخواستیم ما رو بهم برسونه تا دلامون هیچ وقت از هم جدا نمونه حیف… اینا واسه ما خواب و خیاله با تو بودن تا همیشه برام یه رویای محاله دیگه باید نامه رو مختصر کنم خواستم تو رو از حال دلم خبر کنم خوب عزیزم می سپرمت دست خدای مهربون اگه برات زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون
درد دارد…
سرت به سنگی بخورد ،
که روزی به سینه ات میزدی ….!
این قانون روابطه
هاטּ؟
یادم آمد...
تو همانی ڪـﮧ روزے با پاهایت آمدے
و نماندے و رفتــی!!!
و مـטּ...
مـטּ همانم ڪـﮧ روزی با دلــ َم آمدم و ماندم و ماندم !!!!
(●̮̮̃•̃)
/█\
.Π.✿⊰ دُختَـرﮮ از تبـــار خـ ـ ـ ـاڪـ و سڪـوتــ.. ✿⊰روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …:
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
پسر گفت …:
نمی توانم دلیل خاصی را بگویم اما از اعماق قلبم دوستت دارم …
دختر گفت …:
وقتی نمی توانی دلیلی برای دوست داشتن پیدا کنی چگونه می توانی بگویی عاشقم هستی .!.!.؟
پسر گفت… :
واقعا دلیلش را نمی دانم اما می توانم ثابت کنم که دوستت دارم …
دختر گفت …:
اثبات.!.!.؟
نه من فقط دلیل عشقت را می خواهم …
شوهر دوستم به راحتی دلیل دوست داشتنش را برای او توضیح می دهد…
اما تو نمی توانی این کار را بکنی …
پسر گفت …:
خوب …
من تو رو دوست دارم …
چون …
زیبا هستی…
چون…
صدای تو گیراست …
چون…
جذاب و دوست داشتنی هستی…
چون …
باملاحظه و بافکر هستی …
چون …
به من توجه و محبت می کنی …
تو را به خاطر لبخندت …
دوست دارم …
به خاطر تمامی حرکاتت…
دوست دارم …
دختر از سخنان پسر بسیار خشنود شد …
چند روز بعد …
دختر تصادف کرد و به کما رفت…
پسر نامه ای را کنار تخت او گذاشت…
نامه بدین شرح بود …:
عزیز دلم …
تو رو به خاطر صدای گیرایت دوست دارم …
اکنون دیگر حرف نمی زنی …
پس نمی توانم دوستت داشته باشم …
دوستت دارم …
چون به من توجه و محبت می کنی …
چون اکنون قادر به محبت کردن به من نیستی…
نمی توانم دوستت داشته باشم…
تو را به خاطر لبخندت و تمامی حرکاتت دوست دارم …
آیا اکنون می توانی بخندی …؟
می توانی هیچ حرکتی بکنی …؟
پس دوستت ندارم …
اگر عشق احتیاج به دلیل داشته باشد…
در زمان هایی مثل الان…
هیچ دلیلی برای دوست داشتنت ندارم…
آیا عشق واقعا به دلیل نیاز دار…؟
نه هرگز…
و من هنوز دوستت دارم …
✿هر چی هل بدی همونقدر جلو می ری✿
✿کارها بلندتر از کلمات حرف می زنن✿
دوره ارزانیست!
دل ربودن ارزان!
چه شرافت ارزان!
دوستی ارزان است!دشمنیها ارزان،
تن عریان ارزان!
آبرو قیمت یک تکه نان و دروغ از همه چیز ارزانتر،
قیمت عشق چقدر کم شده است،کمتر از آب روان، و چه تخفیف بزرگی خورده، قیمت هر انسان!
سفری دور به جایی نزدیـــــــــــــک
سفری از خود من به خــــــــــــــــــــــــــــودم
مدتی است نگاهم به تماشای خداســـــــــــــــــــــت
و امیـــــــــــــــــدم به خداوندی اوســــــــــــــــــــــــــــت…
از این بترسیـــــــــــــــد که وقتی زنده اید چیـــــــــــزی درون شما بمیرد به نام انسانیــــــــــــــــــــــت
✗و گـآهے آنـقـدر مـنـتـظـر مے مـآنے کـه مے فـهـمے زودتـر از ایـن هـآ بآیـد فـرآموش مے کـردے✗
گفت آغازش سراسر بندگيست
گفتمش پايان آن را هم بگو
گفت پايانش همه شرمندگيست
گفتمش درمان دردم را بگو
گفت درماني ندارد بي دواست
گفتمش يك اندكي تسكين آن
گفت تسكينش همه سوز و فناست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
فقط باشد❤
دو خط موازی رو تخته کشید...
خط پایینی نگاهی به خط بالایی انداخت و در دل عاشقش شد...
خط بالایی نگاهی به خط پایینی انداخت و در دل عاشقش شد...
در همین نگاه بود که استاد داد زد:
از ڪِنارِ مـَטּ ڪہ ﻣﮯگُذَرے
احتیـــاطْ ڪـטּ
هِزاراטּ ڪارگَرْ دَر مـטּ
مَشغولِ ڪارَند
روحیــِــہ امــْ
دَر دَسْتـِـ تعویــض استـــْ
“دنیا” ، بازیهایت را سرم در آوردی…
گرفتنیها را گرفتی…
دادنیها را ”ندادی “…
حسرتها را کاشتی…
زخمها را زدی …
دیگر بس است…
چیزی نمانده …
بگذار آسوده بخوابم …
محتاج یک خواب بی بیدارم.(¯`◕‿◕´¯)
دلم تنگ نیست.
دلم آزرده است.
از امروزی که بیحاصل گذشت و فردایی که روشن نیست
و عمری که بی خاطره طی میشود.
هیچکس مرا دلتنگ نمی کند جز عشق،
جز این احساس زیبا که دست نیافتنی شد..
غلط است هر كه گويد دل به دل راه دارد دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی
می رسد روزی که تنها در کنار قبر من شعرهای کهنه ام را مو به مو از بر کنی
khano0mi ♂ |